تاریخچه واقفیه و مستندات تاریخی ـ اعتقادی نمایش «سلمان رضوی»
تاریخچه پیدایش واقفیه
واقفیه یا واقفه نام گروهی از شیعیان است که بر امامت امام موسی کاظم (علیه السلام) توقف کردند و از اعتراف به امامت امام رضا (علیه السلام) سرباز زده و معتقد بودند که امام کاظم (علیه السلام)، مهدی موعود است که در غیبت به سر میبرد و رجعت خواهد کرد. همچنین به گروهی از شیعیان که بر امامت امام حسن عسگری توقف نموده و وی را مهدی موعود دانستند نیز واقفه گفته میشود.
اخبار و نصوص متعددی وجود دارند که تأکید میکنند علت توقف این گروه در امامت موسی بن جعفر (علیه السلام)، فریفته شدن به اموال و ثروتهای فراوانی بود که در نزد آنان جمع شده بود و همچنین شبهههای اعتقادی که گاه در اثر القاء اندیشههای نو پدید و گاه به سبب برداشتهای نادرست از برخی مبانی و مصادر عقیدتی پدید میآمدند در شکل گیری و زمینه سازی حرکت واقفیه مؤثر بودند.
اولین کسانی که این اعتقاد را آشکار ساختند، علی بن ابی حمزه بطائنی، زیاد بن مروان قندی و عثمان بن عیسی رواسی بودند.
مستندات تاریخی ـ اعتقادی نمایشنامه «سلمان رضوی»
آی مسلمانان! امام ابو ابراهیم کاظم بن صادق که درود خدا بر هر دو باد، همان امام منتظر است! همو که زمین را پر از عدل و داد خواهد نمود! الغیبه شیخ طوسی، ص۴۳-۶۳.
مردم به خیال خود عیسای پیغمبر را گرفتند و به صلیب کشیدند و کشتند. غافل از آن که به شهادت قرآن عظیم، آن مرد فردی شبیه جناب عیسی علی نبینا و آله و علیه السلام بود. و ما قتلوه و ما صلبوه و لکن شُبِّه لهم. تاریخ تکرار گشت و این ماجرا در زمان ما هم اتفاق افتاد. مردی را در زندان کشتند که شبیه مولای ما موسی بن جعفر علیهما السلام بود! برادران! وظیفه ما در زمان غیبتش تقوی و دعا بر تعجیل در فرج موفور السرورش میباشد. مبادا در این اعتقاد بر حق سست شوید. موسی بن جعفر زنده و بر اعمال ما ناظر و واقفند! إختیار معرفه الرجال، ص۴۷۷، ح۹۰۶.
کسی اینجا هست که ندونه یک سال چند ماه داره؟! کسی هست؟! پس چرا قرآن این بحر عجایب میفرماید: “ان عده الشهور عند الله ثنی عشر شهراً فی کتاب الله” تعداد ماهها در کتاب خداوند دوازده ماه است؟ آقایان هر خردسالی که اینو میدونه! آیا قرآن هم میخواهد همین را بگوید؟! جابر جعفی از اصحاب امام باقر علیه السلام میگوید: از آن حضرت معنی این آیه را سؤال کردم. حضرت آهی کشید و فرمود: مقصود خداوند از سال، جدم رسول الله است که دوازده ماه دارد. از امیرالمؤمنین تا منِ امام باقر و فرزندم جعفر، پسرش موسی، فرزند او علی، تاکید میکنم فرمودند: فرزند او علی، تا فرزند او مهدی. که دوازده امام و حجت خدا در بین مردم اند… یعنی شیعه دوازده امام دارد. الغیبه شیخ طوسی، ص۱۴۹، ح۱۱۰.
یکی دو تا ده تا روایت هم نداره که بشه یکیو سندش رو تضعیف کرد و دیگریو دلالتش رو. الغیبه شیخ طوسی، ص۱۲۷-۱۵۵، ح۹۰-۱۱۴.
علامتش هم عمل شب قدره که ما خدا رو به ۱۴ معصوم و ۱۲ امام قسم میدهیم. أمالی شیخ طوسی، ص۲۹۲، ح۱۴؛ الإقبال بالأعمال، ج۱، ص۳۴۶.
وقتی مولای ما علی بن موسی الرضا شنیدند که واقفه میگویند موسی بن جعفر رحلت نکرده است، فرمود: سبحان الله! مات رسول الله و لم یمت موسی بن جعفر؟! پناه بر خدا! پیامبر از دنیا رفت، اما موسی بن جعفر از دنیا نمیرود؟! بعد فرمودند: بله، سوگند به خدا او از دنیا رفت و اموال او تقسیم گردید! برادرانم شک هایتان را باور مکنید، به باور هایت هم شک نکنید! عیون أخبار الرضا علیه السلام، ج۱، ص۱۰۶، ح۹؛ کمال الدین و تمام النعمه، ج۱، ص۳۹.
این ماجرای غسل امام هفتم هم عجب مستمسک و دستاویزی شده برای واقفیه! چون إن الغریق یتشبث بکل حشیش! و اما الجواب: از خود مولای غریبمان حضرت رضا؛ برادرمان احمد بن عمر حلال میگوید: به امام رضا عرض کردم: واقفیه در مورد انکار امامت شما به اینکه امام را فقط امام غسل میدهد، استدلال میکنند. امام فرمود: به آنها بگو که من خود پدرم را غسل دادم. راوی میگه با تعجب پرسیدم: بگویم شما آن حضرت را غسل داده اید؟! حضرت با صراحت فرمود: آری، آری. الکافی، ج۱، ص۳۸۴، ح۱.
مردم! چطورست که با وجود بعد مسافت مدینه تا مدائن پذیرفتیم حضرت امیرالمومنین سلمان فارسی را غسل دادند! مناقب ابن شهرآشوب، ج۲، ص۳۰۱.
و یا با وجود اسارت حضرت سجاد قبول کردیم ایشان خود تدفین پدرشان حضرت سیدالشهدا را بر عهده داشتند؛ اما اینجا آقایان این امر را بعید میشمارند؟! نه؛ ماجرا چیز دیگری است عزیزان. کاسه ای زیر نیم کاسه این همه انکار، پنهان است. إختیار معرفه الرجال، ص۴۶۵، ح۸۸۳.
یزید صائغ میگوید: وقتی خداوند موسی بن جعفر را به امام صادق عنایت کرد، من زینتی از نقره تهیه کردم و هدیه را به حضورش بردم. امام صادق علیه الصلاه و السلام فرمود: به خدا قسم این را هدیه کردی به قائم آل محمد. الغیبه شیخ طوسی، ص۴۴.
ائمه بارها و بارها در مواقع مختلف فرمودند: هر یک از ما قائم به امر خدا هستیم و همه ما مردم را به دین خدا دعوت مینماییم؛ ولی قائمیکه خداوند به وسیله او زمین را از کفر پاک و آن را از عدالت پر میکند، کسی است که زمان ولادتش بر مردم مخفی است. او همنام پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله است. خلاصه آن که لقب قائم لقب خاص مهدی موعود نیست. الکافی، ج۱، ص۵۳۶، ح۱-۳؛ کمال الدین و تمام النعمه، ج۲، ص۳۷۸.
مردم! امام رضای ما فرمودند: یونس برای من مثل سلمان است! إختیار معرفه الرجال، ص۴۸۴، ح۹۱۹.
مردم! جناب زیاد صحابی مورد وثوق امام کاظم بود. مردم! واقفیه مذهب دست ساز این زیاد ملعونه. امام رضای خوب ما هم اینا رو لعن کرده پس با خیال راحت: مرگ بر واقفیه! إختیار معرفه الرجال، ص۴۵۸، ح۸۶۸.
آقایون! سگ که بارون بخوره دو تا مشکل داره هم نجس میشه هم بوگندو. هر مسلمونی هم از یه همچین موجودی فراریه و این شرح حال واقفیه های ملعونه که بوی سگ مرده میدند. لعنت بر لعنت بر کلاب ممطوره! إختیار معرفه الرجال، ص۴۶۱، ح۸۷۵.؛ فرق الشیعه، ص۸۱.
بسم الله الرحمن الرحیم. اما بعد، پدرم موسی بن جعفر از دنیا رخت بربست و جمع بسیارى از مردم بغداد شاهد وفات ایشان بودند. ارث او تقسیم شد و این خبر حتمیاست. آنچه از اموال او نزد توست به ما برگردان. علی بن موسی الرضا. عیون أخبار الرضا علیه السلام، ج۱، ص۱۱۳، ح۳؛ علل الشرایع، ج۱، ص۲۳۶، ح۲.
روزى امام کاظم به امام رضا اشاره کرده و به زیاد بن مروان فرمود: اى زیاد، نامه این همچون نامه من و فرستاده اش همچون فرستاده من و کلامش همچون کلام من است. الکافی، ج۱، ص۳۱۲، ح۶.
هم چنین از زیاد بن مروان قندی و عثمان بن عیسی رواسی که دو نفر از بزرگان واقفیه اند، نقل شده است که: ما نزد امام کاظم بودیم. آن حضرت به ما فرمود: در این لحظه بهترین اهل زمین بر شما وارد میشود. در آن هنگام امام رضا وارد شد، ما با تعجب سؤال نمودیم: او بهترین اهل زمین است؟! پس از آن، امام کاظم فرزندش را به سینه چسباند و فرمود: فرزندم دانستی آنچه را این دو نفر گفتند؟! امام رضا جواب داد: آری ای آقایم! این دو نسبت به من شک دارند. الغیبه شیخ طوسی، ص۶۸.
ادامه همین حدیثو شماها نقل نکردید. علی رئاب نقل کرده که امام کاظم به آن دو نفر فرمود: اگر شما دو نفر حق امامت او یعنی امام رضا را انکار نمایید و یا بر او خیانت کنید پس لعنت خدا و ملائک و تمام مردمان بر شما! الغیبه شیخ طوسی، ص۶۸.
این خاندان خوب برات مایه گذاشتند. تو هم نباید براشون کم بگذاری. مورد وثوق ما اهل بیت، عبد صالح خدا، محدث و فقیه مورد اعتماد ما. و سهم من از این همه القاب؟! إختیار معرفه الرجال، ص۴۸۲-۴۸۹.
کذاب، مشرک، ملعون، ناصبی، زندیق، کافر… تو هم محدث بودی! مورد اعتماد اهل بیت! وکیل مولانا الکاظم علیه السلام! ولی همه چیزو خراب کردی؟! حالام که شمشیرو از رو بستی! میدونی من نمیدونم به تو چی بگم که ندونی؟ سالها بهره مندی از منبع نور و دریای علم و اصل کل خیر، علی القاعده نباید برات چیزیو گذاشته باشه که ندونی… ببینم چقدر از اموال مولای شهیدمون پیشته زیاد؟… شنیدم هفتاد هزار دینار… هفتاد هزار دینار باید تقریبا بشه معادل ۷۰ خونه اعیونی! نه؟! شنیدم وبال آخرتت رو هم زدی به تجارت غلات و ملک و زمین. راسته؟… قصه کنیزا چی؟… کنیزای قیمتی… الإمامه و التبصره، ص۷۵، ح۶۶؛ الغیبه شیخ طوسی، ص۶۴ و ۶۵؛ إختیار معرفه الرجال، ص۴۶۰، ح۸۷۱.
در عوض… در عوض، نه میگم بیا و واقفیه مذهب شو و نه میگم مروّج مکتب ما موسویه ها شو! نه… فقط بهت میگم سکوت کن. هیس… نمیگی که این خواسته زیاد زیاده خواه؟! زیاده هان؟! از مال دنیا بی نیازت میکنم. یونس! مطمئن باش! علل الشرایع، ج۱، ص۲۳۶، ح۱.
تو راوی این حدیث نبودی که امیرالمومنین فرمود: آغاز شهوت شادیه و پایانش درماندگیه و هلاکت؟! غرر الحکم، ص۲۰۱، ح۳۱۱.
من منظورم جمع کردن این بساط بدعته، البته اگه بشه با کمک خودت. مگه ما از امام صادق علیه السلام روایت نمیکنیم که هر زمان بدعت ها در دین آشکار شه عالم باید علم خودشو ظاهر کنه و الّا نور ایمان از قلبش گرفته میشود؟! إختیار معرفه الرجال، ص۴۹۱، ح۹۴۶.
این کارات منو یاد محمد بن بشیر میندازه! شنیده ام که او هم به شماها پیوسته. یک ساحر و تر دست فریبکار! راسته میگن مجسمه ای از شمایل موسی بن جعفرو درست کرده و به همه میگه آقا پیش منه؟! خب از خود پیوستن این زندیق بفهم مرامت اشتباهه. مگه مولایت امام صادق لعنتش نکردند؟! تو که ظاهراً با امام صادق علیه السلام مشکلی نداری! إختیار معرفه الرجال، ص۴۷۷-۴۸۱، ح۹۰۷.
آی مردم! به هوش و به گوش! بنا به فرمان مولایمان علی بن موسی پرداخت خمس و زکات به واقفیون حرام است. آنها کافر، مشرک و زندیق هستند! إختیار معرفه الرجال، ص۴۵۷، ح۸۶۲.
نشست و برخاست با واقفیون علی الخصوص بزرگان آنها حرام است، آنها را طرد کنید و از آنها دوری جویید تا از آتش قهر و غضب الهی دور مانید. هر گونه مجالست و مؤانست و مخالطت با واقفیه ملعون بایّ نحو کان ممنوع و غیر مشروع است! إختیار معرفه الرجال، ص۴۵۸، ح۸۶۴.
یونس عالمیه که گاه عوام الناسی مثل من سطح علم و معرفتشو درک نمیکنند. البته اونم شاید خیلی سطح درک مردمو رعایت نمیکرد. یه روز پیش امام رضا بود که اهل بصره اجازه ملاقات میطلبند. حضرت رضا هم به یونس اشاره میکنند که بره پشت پرده پنهان شه. بعد هم بهش میفرمایند: تا نگفته ام از جات تکون نخور. اونها میان و میشینند و هر چی میتونند بدگویی یونسو میکنند و بهش ناروا نسبت میدهند. امام در طول گلایه های اهل بصره بدون هیچ کلامیبه زمین نگاه میکنند، تا این که حرفای اهل بصره تموم میشه و از مجلس امام بیرون میروند. اونجا حضرت رضا به یونس میفرمایند: بیا بیرون! تا یونس از پشت پرده بیرون میاد مثل بچه ای که خودشو میندازه تو بغل مادرش، در محضر امام رضا شروع به گریستن میکنه. یونس! ناراحت نباش! گفتار مردم چه ضرری به حال تو دارد درحالی که ما خاندان از تو راضی و خشنود هستیم؟ وقتی که امام زمانت از تو راضی است، بگذار مردم هر چه میخواهند بگویند! اگر در دست تو درّ گرانمایه ای باشد و مردم بگویند آن پشیزی بیش نیست یا این که در دست تو چیز بی ارزشی باشد و مردم بگویند آن درّ است؛ آیا گفتار مردم در آنچه که به دست داری تاثیر میکند؟! یونس! تو نیز چنین هستی. حال که در راه درست و صراط مستقیم حرکت میکنی و امام تو از تو خشنود است، گفتار و پندار مردم به حال تو هیچ تاثیری ندارد! إختیار معرفه الرجال، ص۴۸۵، ح۹۲۴.
از امام صادق پرسیدند: چرا این قدر از سلمان یاد میکنید؟! فرمود: چون خواست امامش رو بر خواست خودش ترجیح میداد! أمالی شیخ طوسی، ص۱۳۳، ح۲۷.
وای که خبری از این بهتر تو عالم پیدا نمیشه! از امیرالمومنین علی گرفته تا امام کاظم آن قدر صحنه های ظهورو برامون خوب تعریف کردند که انگار جلو چشمامه! منتخب الأثر، ص۴۲۱-۴۹۱.
فهرست منابع:
إختیار معرفه الرجال، الطوسی، محمد بن الحسن، قاهره، لندن، مرکز نشر آثار العلامه المصطفوی، هفتم، ۲۰۰۹م
الإقبال بالأعمال، ابن طاووس، علی بن موسی، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، اول، ۱۳۷۶ش
الأمالی، الطوسی، محمد بن الحسن، قم، دار الثقافه، اول، ۱۴۱۴ق
الإمامه و التبصره، ابن بابویه، علی بن الحسین، قم، مدرسه امام مهدی علیه السلام، اول، ۱۴۰۴ق
علل الشرایع، الصدوق، محمد بن علی، قم، داوری، اول، ۱۳۸۵ش
عیون أخبار الرضا علیه السلام، الصدوق، محمد بن علی، تهران، جهان، اول، ۱۳۷۸ق
غرر الحکم، تمیمى آمدى، عبد الواحد بن محمد، قم، دار الکتاب الإسلامی، دوم، ۱۴۱۰ق
الغیبه، الطوسی، محمد بن الحسن، قم، دار المعارف الإسلامیه، اول، ۱۴۱۱ق
فرق الشیعه، النوبختی، حسن بن موسی، بیروت، دار الأضواء، دوم، ۱۹۸۴م
الکافی، الکلینی، محمد بن یعقوب، تهران، دار الکتب الإسلامیه، چهارم، ۱۴۰۷ق
کمال الدین و تمام النعمه، الصدوق، محمد بن علی، تهران، اسلامیه، دوم، ۱۳۹۵ق
مناقب آل أبی طالب، ابن شهرآشوب، محمد بن علی، قم، علامه، اول، ۱۳۷۹ق
منتخب الأثر فی الإمام الثانی عشر علیه السلام، الصافی الگلپایگانی، لطف الله، قم، داوری، چهارم،





